EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

خستگی

از شمالو کلاردشتو نوشهرو اینا خسته شدم.


پی نوشت: فردا خانواده برمیگردن و چون مامانبزرگم باهاشونن برای من جا نیست

پی نوشت دوم: چرا شوهرخاله زود راه نمیفتن؟

پی نوشت سوم: میترسم 13بدر شه و من اینجا باشم

جنگل

زیر آفتاب زل بالای  کوه های اطراف نوشهر، یه چادر سیاه انداختم رو صورتم که نسوزه و برای خودم روضه حضرت زینب میخونم شب شهادت دختر پیغمبرم

نجفــــــ

حکایت ما و نجف حکایت ما و هرشهری نیست که، حکایت ماست و نجف.

حکایت ما و نجف اصلا یک جوری است که نمی شود با بقیه ی حکایت ها مقایسه اش کرد حتی.

حکایت ما و نجف به همین یک عکسی که روی در کمدمان چسبانده ایم که ختم نمی شود که.

قصه دارد حکایت ما، اصلا دیدی روزی افسانه شد...

دلم نجف می خواهد.

دلم دلش برای احساس "صاحاب داشتن"، احساس "پدر داشتن" ی که در نجف داشت تنگ شده.

دلم دلش برای احساس شرمندگی اش توی حرم پدرش تنگ شده

دلم دلش بدجوری تنگ نجف شده. بدجوری هوای اتاق اول سمت راست طبقه ی سوم "قصر المولی" را کرده و قرآنی که همان روز اول خیس ِ خیس ِ خیس شد و تا روز آخر روبه روی پنکه ورق می خورد تا خشک شود.


پی نوشت: کارت هتل را هنوز دارم. آدرسش را که می خوانم انگار ریتم قلبم تغییر می کند.

العراق - النجف الاشرف - مدینه الزائرین مقابل الامام علی (ع) یبعد عن الامام 150 متر

07705514846

پی نوشت دوم: یعنی من واقعا سه شب و سه روز در 150 متری...



خواب بد ...

وحـــــــــــــــــشتناک بــــــود ... همین الان از یکی از بدترین خواب های عمرم بیدار می شم، انقدر بد بود و وحشت داره دلم که می خوام به یکی بگم و آروم تر شم، از یه ور هم اصـــــلا نمی خوام کسی بفهمه. اصلا خیلی خیلی بد بود. چشمام رو که باز کردم فقط اومدم فوری اینجا بگم این رو و برم.

اهمیت

بعضی چیزا توی زندگی اهمیتشون از بعضی چیزا بیشتره. بعضی چیزا هم اهمیتشون خیلی خیلی بیشتره ... خلاصه تاثیر این جور چیزا هم روی فکر و خیال آدما به تناسب اهمیتشون افزایش تصاعدی داره.



شروع بهار

بسمه.


خیلی حرف ها داشتم برای آخرین روز پارسال. خیلی حرف ها داشتم برای قبل از شروع امسال، خیلی چیزها برای گفتن، برای نوشتن، برای ثبت شدن...

تازگی ها رفته ام توی پیله ام. فکر کنم منتظرم دوباره تولد بگیرم برای خودِ جدیدم. خدا را چه دیدی ... شاید این خودِ جدید از اینی که بودم کم حرف تر بود.

پارسال اسفند، خیلی خوب یادم است می گفتم ورژن جدیدی از ثمین در راه است... و جدا هم تغییر ورژن دادم. فکر کنم درحال حاضر ورژن بتای 3.0.1 در حال لود شدن باشه.


دوست تر داشتم این پست یک پست صوتی بود از تمامی تکه شعرهایی که این روزها دائم در مغزم تکرار می شوند...


پی نوشت: امشب خوابم نمی بره.

پی نوشت اصلی: تکرار حرف پارسالم موقع سال تحویل: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" رو بذارید کنار " حول حالنا الی احسن الحال" . ..