EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

اللّهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فی ما بقی


دلمان برای "اللّهم صل علی محمد و آل محمد و اسمع دعائی اذا دعوتک و اسمع ندائی اذا نادیتک و اقبل الی اذا ناجیتک"  تنگ می شود.

دلمان برای "الهی کیف آیس من حسن نظرک بعد مماتی، و انت لم تولنی الا الجمیل فی حیاتی" تنگ می شود.

دلمان برای "ان اخذتنی بجرمی اخذتک بعفوک، و ان اخذتنی بذنوبی و اخذتک بمغفرتک" تنگ می شود.

خدایا دلمان برای "الهی ان کانت الخطایا قد اسقطتنی لدیک، فاصفح عنی بحسن توکلی علیک" تنگ می شود به خدا. تنگ است. از همین امشب تنگ است.


این دل مگر از این تنگ تر هم می شود؟




آن ها که روزه می گیرند، به عشق روزه های رمضان با شعبان وداع می کنند، من به چه دل خوش کنم؟



My very Dearest Master-Jervie-Daddy-Long-Legs Pendleton-Smith

امروز مطب دکتر بی کار بودم. کیندل پیشم بود و کتاب بابالنگ دراز ( که دوران راهنمایی همیشه می خواستم بخونمش و هرگز نمی دونم چرا نخوندمش) توش بود. یهویی دلم خواست که بخونمش. خیلی خوب بود. یعنی روحیم رو عوض کرد. یه دنیای بچه گونه که کم کم تبدیل می شه به یه دنیای بزرگونه با دغدغه هایی که کلا دغدغه های زندگیم دورن و گاها بی شباهت هم نیستن... نشستم و نامه های جودی رو به باباش خوندم و همین جوری همش فکر می کردم به همه چیز.

حتی شاید بعضی جاهای کتاب به جودی حسودیم شد.

حتی شاید آخر کتاب دلم خواست که آخر کتاب زندگی من هم انقدر هپی اندینگ تموم شه.

یعنی از لحظه ای که شروعش کردم یه آن هم زمین نذاشتمش تا هم اکنون که تموم شد اومدم در خدمت شما


پی نوشت: اولین کتاب azw. بود که با کیندل خوندم و خیلی بهم چسبید :)


پی نوشت دوم: ما هم یه زمانی برای کسی می نوشتیم که .... گذشت اون زمان ها. حالا فقط می نویسیم که گفته باشیم.

باقر

صف تمام شد.

حشر را شروع می کنم.

تلخ

تلخی دیشب،

تلخی دیروز،

تلخی ای بود که با هیچ شیرینی ای از بین نمی ره.

حتی دیدن دوستانی که دلت براشون تنگ شده بوده.

یاد

یادتون ... هر لحظه با منه. ممنونم. به تعداد همین هر لحظه ها.

راه


هر روز بعد از نماز عصر صد مرتبه بگویید استغفرالله ربی و اتوب الیه، ثواب دارد.

ماه رجب که رسید، بسیار بگویید استغفرالله و اسئله التوبة، ثواب دارد.

ماه شعبان که شد، روزی هفتاد بار بگویید استغفرالله و اسئله التوبة، ثواب دارد.

روزی هفتاد بار بگویید استغفر الله الذی لا اله الا هو الرحمن الرحیم الحی القیوم و اتوب الیه، ثواب دارد.

در تمام این ماه هزار مرتبه بگویید لا اله الا الله و لا نعبد الا ایاه مخلصین له الدین و لو کره المشرکون، ثواب دارد.


بهترین راه است. بهترین راه.


اولین کادوی فارغ التحصیلیـــم

جانمازم قبل از گرفتن کادوی فارغ التحصیلی (جانمازی که مامانم برام دوخته بودن بچگی هام) ...






جانمازم بعد از گرفتن کادوی فارغ التحصیلی (جانمازی که مامانم برام دوخته بودن بچگی هام + یه یادگار از حرم امام علی + یه یادگار از حرم امام حسین + یه یادگار از حرم امام رضا -از طرف یکی از خادم های حرم- +  یه تکه از پرچم گنبد حضرت عباس ابن علی) ...





دنیای خواب

تازگی ها زندگی روزمره ام تا حدی حوصله سربر شده که از خواب هایم بیشتر لذت می برم تا ساعت های واقعی. هرشب همین برنامه را دارم.. صبح که از خواب بیدار می شوم مستقیم می روم سمت کتاب تعبیر خواب ( هرچند می دانم چیزی عایدم نخواهد شد ). دیشب که دیگر شاهکار کردم... قبل از اذان صبح که ساعتم زنگ زد، خفه اش کردم که ادامه ی خوابم را ببینم و نمازم را شاید نیم ساعت مانده به قضا شدن خواندم! بعد از نماز هم هرروز تا ساعت یازده می خوابم و با تمام وجود از دنبال کردن خواب هایم لذت می برم.


واسطه ی فیض

<برای مخاطب خاص نوشته شده>


ازون زمانی که یادگرفتیم واسطه ی فیض چیه، موضوع برام روشن بود. دیگه هرخیری که توی دنیا می دیدم می دونستم که به واسطه ی حضور ایشونه که به من هم داره می رسه... چند شب پیش ها شکوفه توییت کرده بود که نمی فهمه که این که برای امامه که بارون روی سر ما می ریزه یعنی چی ... اتفاقا امروز داشتم یکی از کتاب* هایی که خودش بهم داده رو می خوندم، توش با چند تا حدیث رو به رو شدم که دقیقا درباره ی همین موردِ بارشِ بارون حرف می زنه.


عن ابی جعفر قال: " قال رسول الله لامیر المومنین: اکتب ما املی علیک، قال یا نبی الله اتخاف علی النسیان؟ فقال: لست اخاف علیک النسیان، و قد دعوت الله لک ان یحفظک و لا ینسیک، ولکن اکتب لشراکائک، قال: قلت: و من شرکائی یا نبی الله؟ قال الائمة من ولدک، بهم تسقی امتی الغیث، و بهم یستجاب دعاوهم، و بهم یصرف الله عنهم البلاء، و بهم تنزل الرحمة من السماء و هذا اولهم و اوما بیده الی الحسن و ثم اوما بیده الی الحسین، ثم قال: الائمة من ولده"


صدوق، محمدبن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج اول، ص 392


امام باقر می گویند که رسول خدا به علی فرمود: آنچه برتو املا می کنم بنویس. گفت: ای پیامبر خدا آیا می ترسی فراموش کنم؟ فرمود: برتو از فراموشی نمی ترسم که از خدا خواسته ام تو را حفظ کرده و از نسیان نگاه دارد، ولی برای شریکانت بنوس. گویند: گفتم ای پیامبر خدا، شریکان من چه کسانی هستند؟ فرمود: ائمه فرزندان تو که به واسطه ی آن ها امتم از باران سیراب می شوند و دعایشان مستجاب می شود و به خاطر آن ها خداوند بلا را برگرداند و رحمت از آسمان فروبارد و با دست به امام حسن اشاره فرمودند و گفتند: این اولین آن ها است سپس به امام حسین اشاره فرمودند و گفتند: ائمه فرزندان اویند.


--------------------

صادق جعفربن محمد، عن ابیه محمد بن علی، عن ابیه علی بن الحسین قال: نحن ائمة المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادة المومنین و قادة الغر المحجلین و موالی المومنین و نحن امان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء، و نحن الذین بنا یمسک الله السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بنا یمسک الارض ان تمید باهلها و بنا ینزل الغیث و ینشر الرحمة و یخرج برکات الارض و لو لا ما فی الارض منا لساخت باهلها


همان کتاب، همان جلد، یک صفحه بعد


امام صادق از امام باقر و او از امام سجاد چنین روایت کند که فرمود: ما ائمه ی مسلمانان و حجت های خداوند بر جهانیان و سرور مومنان و رهبر سپید جبینان و مولای اهل ایمانیم. ماامان  اهل زمینیم، همچنان که ستارگان امان اهل آسمانند. ما کسانی هستیم که خداوند به واسطه ی ما آسمان را نگه داشته است که بر زمین نیفتد مگر به اذن او و به خاطر ما زمین را نگه داشته است که اهلش را نلرزاند و به سبب ما باران را فرو فرستد و رحمت را منتشر کند و برکات زمین را خارج سازد و اگر مبود که ما بر روی زمینیم، زمین اهلش را فرو می برد.


--------------------

می دونم  که این "ینزل الغیث" ها رو می شه هزاران جور تفسیر کرد و هزاران نوع از غیث رو که خدا روی سر ما فرود میاره و بارون نیست رو می شه اسم برد .. ولی خب این که این احادیث معانی دور دارن دلیل نمی شه که معنی نزدیکشون جواب نده

و دیگه اینکه آدم حتی اگه فقط و فقط به خودش و گناهاش و خطاهاش فکر بکنه، می بینه که به زمین و آسمون حق می ده که سرش خراب شن و می فهمه که آسمون حتما واسه کس دیگه ای می باره و زمین به هوای کس دیگه ای پابرجاست...




* امامت حضرت مهدی (عج) گروه پژوهش موسسه فرهنگی موعود

هوا

امشب دلم هوایتان را کرده.

امشب این دل دست خودش نیست.

امشب دوست دارم تا خود اذان زیر آسمان بشینم و دعا کنم ... به این امید که وقتی شب زنده داری می کنید و دعا می کنید... صدایم با صدای شما قاطی بشود برود بالا !

ای کاش می شد دست بکشید روی سرم .. حمد بخوانید ... حمد شفا .. ازین ها که به مرده می خوانی زنده می شود ... شاید زنده می شدم

تمام

تمامش کردم.

*السلام علی الجیوب المضرجات

زیارت ناحیه ی مقدسه یه جور خاصی خوبه. مثل زیارت جامعه کبیره هستش که یه جور خاصی خوبــه .. اینم یه جور خاصی خوبه. فقط جورش با جور زیارت جامعه فرق داره. خوبیش اینجوریه که مثل مقتله. نه اصلا "مثل" مقتل ؟ خودش مقتله. وقتی می خونیش می فهمی که امام عصر بودن .. نواده ی امام حسین بودن .. یعنی چی! می فهمی که امام می بینن همه چیز رو یعنی چی. وقتی می خونی "السلام علی الرئوس المرفوع"... وقتی می خونی "**السلام علی الاجسام العاریه فی الفلوات تنهشها الذئاب العادیات و تختلف الیها السباع الضاریات" ... انگاری امامت رو می بینی که نشستن جلوی پنجره و دارن این صحنه ها رو می بینن و برای تو که دور از پنجره هستی تعریف می کنن... اصلا وقتی اینا رو می خونی می فهمی "داغ" یعنی چه. یا مثلا اونجا که امام می گن " .. ***و اقتحمتَ قَسطلَ الغبار مُجالِدًا بِذِی الفَقارکَأنَّکَ عَلیٌّ المُختارُ ..." انگار تازه می فهمی ناظر بودن یعنی چی. خیلی چیزا می فهمی .. خیلی چیزا.... 

اینا رو که می خونی می فهمی که نه فقط داغ پدر، که داغ یازده پدر تو دلشونه. هربار زیارت ناحیه مقدسه رو خوندم از روضه ی امام حسین به روضه ی امام زمان می کشه کارم... اینارو که می خونم می فهمم که سر در گریبان بردن و گریه کردن یعنی چی. می فهمم که بی یار موندن یعنی چی. می فهمم که تنها گذاشتن امامشون چه نتیجه ای داده و تنها گذاشتن اماممون با ما و اماممون چه کرده ... 



یک نکته ی دیگه هم اشاره کنم: هربار اومدم از امام زمانم حرف بزنم خیلی ازین شاخه به اون شاخه شده مطلب و پراکندگی توش موج می زده. هربار در وبلاگی، کتابی، جایی نظر مردم رو راجع به وظیفه ی ما در عصر غیبت و تنهایی اماممون خوندمم همین حس رو داشتم. همین اواخر مثلا کتاب "کمی دیرتر" رو که خوندم دیدم حتی یه نویسنده ی خوب هم موقع نوشتن نظر شخصیش درباره ی این قضیه دچار همین مشکل شده ( عجب قیاسی کردما ) خلاصه اینکه ممکنه بفهمید و رابطه برقرار کنید با مطلب، و با احتمال بالاتری ممکن هستش که به نظرتون چرت بیاد.


پی نوشت: حتی نمازی که بعد از زیارت ناحیه مقدسه باید خوند .. سوره های توش .. همه چیز این زیارت رو دوست دارم..


*سلام بر گریبان های دریده

**سلام بر آن پیکرهای عریان مانده در صحراها که گرگ های تجاوزگر تکه پاره شان می کردند و وحشیان درنده خو بر گرد آن ها در رفت و آمد بودند

***و چنان با ذوالفقار شمشیرزنان به گردوغبار در جنگ فرورفتی که گویا تو همان برگزیده ی حق علی می باشی

سلیقه

سر اون قضیه ی حضرت موسا و کوه سینا و خدایا خودتو به من نشون بده و این حرفا، بعضیا بر این اعتقادن که


چو رسی به طور سینا، ارنی مگو و بگذر

که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی



این شاعر ها رو دیدید که میان جواب هم رو می دن و این صحبت ها.. این شعرها مدتیه که از ذهنم خارج نمی شن. همش با خودم میگم "چه اری چه لن ترانی" و همش تکرار می کنم "تو جواب دوست خواهی" .. خلاصـــه سلیقه ی من با بیت دومه. بیشتر به دلم می شینه


چو رسی به طور سینا، ارنی بگو و مگذر

تو جواب دوست خواهی، چه اری چه لن ترانی



البته نفر سومی هم هست که این رو گفته و قشنگه البته ولی من همچنان با دومیه بیشتر موافقم

ارنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد

تو که با منی همیشه، چه اری چه لن ترانی



پی نوشت : این رو تازه پیدا کردم. منسوب به علامه هستش .. نمی دونم دیگه سندش چقد دقیقه ولی اینم قشنگ بود:

سحر آمدم به کویت که ببینمت نهانی

ارنی نگفته گفتی دوهزار لن ترانی