صدایم کردید و آمدم حرمتان آقا... یک سالی و اندی بود توی صحن انقلابتان نفس نکشیده بودم آقا... صحن انقلابتان... رواق پایین پا حتی...
یک روز بیشتر نبود ولی کافی بود برای پرواز کردن و چرخیدن توی صحن های یکی قشنگ تر از دیگری تان... ممنونم آقا...
ممنونیم حتی
زیارت قبول خانم
آخرین نوشته، 16 اسفند 92...
بنویس دختر حون... دلم برای نوشته هات تنگ شده
ثمین هستی؟
میخوام بدونم یادمه برای همین پرسیدم؟