EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

ص ف ی ا

از عروسی برمی گردم


نه صمیمی ترین دوست عروس بودم، و نه عروس صمیمی ترین دوستم بود

اما دوست عزیز و صمیمی ای بود

دوستی که می شد باهاش هر کاری کرد

از هرچی گفت


دوستش داشتم - به خاطر دوست داشتن

به خاطر لحظه هایی که باهاش بودم

به خاطر همه چی - به خاطر اشک هایی که باهاش ریختم


به خاطر این وبلاگ - وبلاگ قبلیم - به خاطر همه چی


دوسش دارم

و حرفم رو پس نمی گیرم