چند تا چیز لذت های فرا رایانه ای دارن
یکی شون تایپ سریعه !
یکی شون چک کردن گودر قبل صبحانه ی جمعه - که بعضا می شه قبل ناهار -
یکی دیگه شون تموم شدن پروژس حتی اگه پر غلط باشه
اما یکی شون پیدا کردن لینک فیلم های بچه گیه
اشک ها و لبخند هارو که دوباره می دیدم، همه اش تو فکر این بودم که تو ذهن من چرا این خانومه اینقده بهتر بود؟ چرا اینقده زش شده ؟ چرا این بچه ها ازونی که من فک می کردم کوچیک ترن ؟
گل سر فرقش با کش سر توی اینه که با گل نمی شه رانندگی کرد یا ردیف آخر کلاس نشست، ولی با کش می شه
فرق منی که یه عمر چادر سرم کردم با دختری که تازه چادری شده اینه که همه تو فامیل اونو تحسین می کنن، ولی ما اگه دو مین چادرمون کج شه چپ چپ نگامون می کنن
چرا پازله تموم نمی شه بزنم به دیوار اتاق ؟
یکی دیگه از لذت های فرارایانه ای اینه که اخیرا خوب تند تند آپ میکنی بابا! ;)
تصدقت ..[گل]
نشون می ده تازگیا باز دارم دل می بندم بابا
نشون خوبیه تصدق چشات ، نمی خواد مراقب باشی ، اتفاق ها همیشه میافتند ..
عجب کامنت روحیه دهنده ای ! نشون خوبیه ... لازم هم نیس مراقب چیزی باشی ... اینا که خیلی خونه که
گودری که نابود شد و پلاس میراث خوارش شد!