EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

گفتم بگم نگی نگفتم

دختری هستم بی آزار، مگر مواقعی که مفعول مامان بابام باشن

مهربون ؟ تا مهربونیو چی تعریف کنی !

احساسم روی منطقم تسلط داره، ولی آدم بی منطقی هم نیستم

زود اعتماد می کنم و از این قضیه یک بار زمین خورده ام

با کسی تعارف ندارم

دروغ نمی گم ولی گاهی اوقات واقیعت رو جوری می گم که طرفم دوس داره بشنوه 

درس برام بی اهمیت نیس، ولی اولویت اول زندگیم هم نیس

از بین همه چیزایی که تو دنیان، یه در نجف دارم و دو تا قرآن که یه جور دیگه هستن برام

از بین همه ی جاهایی که رفتم، نمی شه بگم کدومو بیشتر دوس دارم جدا

از بین همه ی آدم های دنیا به جز مامان بابا و دو تا خواهرام، یه خواهر دیگه دارم که یه چیز دیگه اس

دو تا چش دارم که خیلی توشون بغض جمع می شه و به ندرت ازشون اشک می ریزه

دوتا اسم دارم که با یکی شون بزرگ شدم، دومی رو هم آرزو دارم وقتی مردم بگن فلانی زینب مرد

توی کارهام هول ام و عجله می کنم

توی قضاوت سریع عمل نمی کنم

حق کسی رو پایمال نمی کنم و اگرم کسی حقمو بخوره بسته به شرایط باهاش برخورد می کنم

به سیم آخر هم زیاد می زنم

توی خواب شاید حرف بزنم !  آخه خواهرام رو دیدم که حرف می زنن !!!! 

از خواب هم که پا می شم حواسم خیلی پرته تا 10 دقیقه بعدش

رو حرفم وایمیستم.


خواستم بدونی

نظرات 2 + ارسال نظر
ش جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 17:04

بهتر ازین نمیشد خودتو تعریف کین چف......
سیم اخر یعنی چی؟
قضیه 2تا قران چیه؟

چقد سوال

کی می ره این همه راهو

شین جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 21:59

چقد؟چندتا بود مگه؟

سیم آخر جایی ه که توش دیگه به هیچی بند نیستی

یکیش مال حفظمه یکیشم مال تو کیفمه اولیو از دبستان دارم دومیو باهاش همه جا رفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد