خوب دیگه اینجوری می شه که ما می شیم اینی که هستیم
به صورت کاملا عجیبی اگه همه ی اتفاقات افتاده در طول تاریخ بشر رو
- از عجیب غریب ترین چیزا و معجزات بگیر تا برسی به سرما زده شدن یه مورچه تو خیابونای سوئد-
کنار هم بذاری، به صورت عجیب غریبی می بینی حاصلش می شه اینی که اینجا نشسته.
بعد ازون باحالتر اینه که الان همه ی اینا می شه مقدمه ی چیزای دیگه. بعد حالا اگه وجود بعد زمان رو برای چند لحظه حذف کنیم می فهمیم که اینا همه شون یه جان، یه چیزن، جدا نیستن، لازم و ملزومن ... خدای من عجب جیزی می شه ها
مغزم ترکید
اتفاقا وقتی می نوشتم منم همچین حالی داشتم
قربونش بره بابا ..
دارم میرم حسین پارتی ، نمیای .. ؟
چرا بابا، رفتم منم
Dastaan...