EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

I dont really wanna hear about that

وختایی هست تو زندگی که اتفاقایی میفتن که دیگه نمی خوایم دربارشون حرف بزنیم می دونین چرا خیلی وخته کم می نویسم توی وبلاگم ؟ چون جایی رو پیدا کردم که می شه توش تخلیه شد و با آدم هایی بود که هیچ اهمیتی نمی دن تو کی هستی و چی هستی، حرفت رو می خونن و نظر می دن! و حتی تر !! خیلی وختا نظر نمی دن


what I've learned ? I have learned that the only

thing that matters is you yourself and no one ever cares what doses happen to you, and believe me, that's how things should have been from the beginning. you know what ? I do finally know that I am a grownup girl who could be named as a lady who could be trusted and loved. I really Do.

نظرات 2 + ارسال نظر
بـــــاران پنج‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 00:14 http://the-rain.blogsky.com

Good for You...Really...If You believe so!!!

I hope it stays this way

معصومه پنج‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 13:03

I`ll make sure it stays this way!


:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد