EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

ص ف ی ا

از عروسی برمی گردم


نه صمیمی ترین دوست عروس بودم، و نه عروس صمیمی ترین دوستم بود

اما دوست عزیز و صمیمی ای بود

دوستی که می شد باهاش هر کاری کرد

از هرچی گفت


دوستش داشتم - به خاطر دوست داشتن

به خاطر لحظه هایی که باهاش بودم

به خاطر همه چی - به خاطر اشک هایی که باهاش ریختم


به خاطر این وبلاگ - وبلاگ قبلیم - به خاطر همه چی


دوسش دارم

و حرفم رو پس نمی گیرم

نظرات 4 + ارسال نظر
معصومه سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:29

...

نوشتنی هارو برات تو پلاس نوشتم

it will pass and you`re gonna be happy for her

but it hurts till then

بــاران دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 http://the-rain.blogsky.com

امیدوارم فاصله همینقدری که هست باقی بمونه ...
به خاطر لحظه هایی که باهاش بودی !
بخاطر اشکایی که باهاش ریختی !

بــاران شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 http://the-rain.blogsky.com

الان که دیگه تابستـــــــــــــــــــــــــونه !!! :(

بــاران یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 16:29 http://the-rain.blogsky.com

ثمین نگرانمــــــ !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد