EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

ولایت

دیشب تمام خواب را در راه شهرتان بودیم و رسیدیم و تمام مدت را درحال پیدا کردن وسایلم بودم و چون تمام شد، صدا زدند که قطار دیر می شود، وسایلت را جمع کن، باید برگردیم.


شما که می دانید چه دلتنگ مزارتان هستم، صدایم کنید، دست و پاها همه از شما تبعیت می کنند، می دانم که شما بیشتر از من بر آن ها ولایت دارید، صدایم کنید، پاها قبل من می دوند به سویتان.

نه که شعار باشد ها ... دیده ام که خواسته ام گناهی کنم و نگذاشته اید. دیده ام.. . دیده ام چگونه بر تمام جهان سروری می کنید.. . شما فقط صدایم کنید. سلامم را جواب دهید. برای چون منی کفایت می کند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد