پی نوشت دوم: دیشب سها حرف هایی زد که فهمیدم ازونی هم که فکر می کنم بیشتر منو میشناسه. خیلی تعجب کردم که متوجه این موضوع شده و از طرفی ... نمی دونم چی کار کنم. تازه باعث شد مسئله رو از جهت دیگه ای بررسی کنم که ... جهت خیلی خطرناکیه. خلاصه همه چیز در هم پیچیده توی ذهنم