EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

تنهایی و اضطراب

از ظهر تاحالا یه عالمه اسمس زدم...

حتی زنگ زدم با فاطمه یه ساعت حرف زدم...

ولی هنوز احساس تنهایی مذمن داره می کشتم ...


I feel sooooooooooooooooooooooo alone that I think I can not stand it any more


وسط حرف زدن با مامان یهو زدم زیر گریه. مامان میگن داریم حرف شادی می زنیم... گریه چرا ؟

اصلا نمی دونم چمه.

دارم از استرس می میرم. می شه تموم شه؟


نظرات 1 + ارسال نظر
سام پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:13 http://havayetora.blogsky.com/

خدا بد نده چرا خراب
خب تنها بودنت تنها دلیلش اینهه که در وجودت تنهایی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد