EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

و اما بنعمت ربک فحدث

بسمه


قسم به روشنایی صبح

قسم به شب وقتی آرامش می گیرید

که خدای تو، نه رهایت کرده و نه با تو دشمن است

و فردای تو بهتر از امروز است

که به زودی جوری به تو می بخشد که راضی می شوی


مگر هم او نبود که یتیمت یافت و سرپناهت داد؟

مگر خودش نبود که تو را گمراه دید و هدایتت کرد؟

مگر پس از فقرت بی نیازت نکرد؟


{و تنها سه چیز از تو خواست}


یتیم را آزار نده ... کسی را که از تو چیزی می خواهد رد نکن ... و از این نعمت ها که به تو بخشیده سخن بگو.




پی نوشت: ظهر روز عید غدیر، وقتی توی ماشین نشستم و گفتم قرآن بذار، شروع کرد به خواندن این سوره، یک هو دل سردم گرم شد.


پی نوشت دوم: وقتی می گفت "فاما الیتیم فلا تقهر" ناخودآگاه یاد محیای سادات افتادم که اولین عید بعد از پدرش را تجربه می کند، فورا زنگ زدم تبریک بگویم... گفتم جای بابا خالی نباشد.. سکوت تلخی کرد و گفت عیدت مبارک.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد