سلام.
اون روزی اتاقم رو برگردوندم به حالت تابستونش، میز تحریرم رو برگردوندم سر جاش و دوباره تخته وایت بردم رو گذاشتم بالای میز تحریر، اونوقت تمیزش کردم، خواستم روش شعری چیزی بنویسم، اولین چیزی که در ذهنم بود نوشته شد:
السلام علی الحسین
و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسیــن
و علی اصحاب الحسیـن
فرداش شکوفه پیشم بود، وقتی رفت دیدم روی تخته اضافه شده:
و علی العباس اخ الحسین
این جمله ی آخر رو - شاید از قصد - شکوفه با ماژیک وایت برد ننوشته.
فکر کنم قراره اسم برادرتون حالا حالا ها روی تختم بمونه.
دی شب خواب ت و دیدم... چه قد خوب بود... چه قد دل م تنگ شده...