EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

EspOir

کافی است تنها یک سحر بیدار بمانید

رحمت للعالمین


سلام


توی چهل و هشت ساعت گذشته فقط دو ساعت خوابیدم... توی بیست و چهار ساعت اخیر هم فوقش یه ساعت... چون نمیشد بخوابم. از فکر اینکه امروز چی میشه. از فکر اینکه امروز چقدر عیدی از آسمون می باره و ازین همه چی گیر من میاد ....

دیشب توی سجاده وقتی بارون شروع شد، فکرشم نمی کردم که الان همچنان آسمون این شکلی باشه.

امروز ظهر بعد نماز حس می کردم بی لیاقت ترین آدم روی کره ی زمینم و دوباره امام رضا صدام نکردن. و مثل همیشه دست به دامن نذر شدم...

عصری وقتی شکوفه گفت که بلیت ها رو گرفته ... با خودم گفتم بزرگترین عیدی دنیا رو گرفتم... میرم مشهد... با دوستام ... با خواهرم...

یه ساعت پیش وقتی رسیدم خونه و دیدم یه پیغام از طرف صفیا روی پیغام گیره، فهمیدم به جز بارون و وعده ی زیارت امام رضا، یه چیزایی هستش که می تونه کاری کنه که مثل بچه ها از شادی بالا پایین بپری. یه عیدی هایی هست که فکــــرشم نمی کردی بگیری.


ممنونم. خیلی خیـــلی. چون می دونم که چقــــــــــــــدر حقیرم و چقـــــــــــدر کم لیاقت برای حتی همین چیزهای به ظاهر کوچیک


                                                                                           برای پیغمبرم

نظرات 1 + ارسال نظر
لینک‌زن چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 15:08 http://linkzan.com

سلام
این پست وبلاگ شما در گزارش این هفته‌ی لینک‌زن بازنشر داده شد
باتشکر
لینک‌زن
http://linkzan.com/archives/7140

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد